تحقیقات جدید دانشمندان نشان میدهد که دست بند مسی از غلیظ شدن خون جلوگیری میکند، پزشکان به دلیل فواید دستبند مسی برای بدن آن را توصیه میکنند، از نظر پزشکان یکی از دلایل درد مفاصل کم بودن یونهای مس در خون است با تماس دستبند مسی با پوست مقداری از کمبود یون مس بدن جبران میشود و درد مفاصل را کم میکند.
تاریخ کوتاه قلمزنی ایران،تهیه و ساخت اشیاء نقرهاي و قلمزنی روی آنها از قبلهاي بسیار دور در ایران رواج داشته.پیشینهي قلمزنی را به زمان سکاها یا سیتها نسبت میدهند که نژاد آریایی داشتهاند.
قدمت جام طلای حسنلو که در سال ۱۳۳۶ کشف شد و دارای نقوش برجستهاي چون خدایان سوار بر ارابه هست به هزارهي اول بر می گردد. جامهاي طلای مارلیک نیز از آثار قلمزنی همین دوره میباشند.
از دورهي مادها که در سدهي هفتم قبل از میلاد در ایران روی کار آمدند، آثار قلمزنی اندکی به جای مانده هست.
با تشکیل حکومت هخامنشی هنر قلمزنی نیز متحول شد و بر دوران بعد از خود نیز تاثیر گذاشت. این دوره در واقع بحبوحه هنر فلزکاری هست اما به علت حملهي اسکندر و آتش زدن تخت جمشید آثار زیادی نابود شدند و به دستور اسکندر گداخته و به سکه تبدیل شدند.
در زمان ساسانیان یعنی در سالهاي ۲۲۴ تا ۶۵۰ میلادی، به علت گسترش تجارت میان ایران، یونان و روم، هنر ایران از هنر یونان و روم تأثیر پذیرفت. مرسومترین ظروف این دوره سینی بود که ساسانیان عکس هاي شکار و مراسم پادشاهان مثل مراسم هدیه دادن را روی آنها قلم میزدند.
جام طلای حسنلو
جام طلای مارلیک
هنر قلمزنی در دوره پس از اسلام
در سدههاي آغازین اسلامی، اعراب، هنر قلمزنی دورهي ساسانی را مورد تقلید قرار داده و در سدههاي بعد در اثر علاقهي هنرمندان ایرانی به مذهب و گرایش آنان به اسلام، با تأثیرپذیری از باورهای اسلام، کمکم نقوش طرحهاي بومی و اسطورهاي ایرانی جای خود را به خطوط کوفی و آیات و احادیث داد.
بشقاب نقره ساسانی
در دورهي سلجوقیان، هنر قلمزنی مثل سایر رشتههاي هنری حمایت شد و گسترش پیدا کرد. ایجاد نقوش گیسباف شامل نوارهایی در تزئینات ظروف متداول شد.
در این دوران، ترصیع فلزات به صورت مفتولهاي طلا، مس و نقره و یا ترصیع ظروف مفرغی با مفتول مس متعارف شد. از کارهای بسیار زیبای این دوره، مشبککاری روی فلز هست. ظروف سلجوقيان عمدتا دو خصوصيت داشت: يكی خوشنويسی خطوط و ديگری بهرهگیری از خط كوفی در قلمزنی.
ترصیع در ظروف در دورهي مغول و تیموری، به تقلید از دورهي سلجوقی ادامه پیدا کرد. بهرهگیری از هنر خوشنویسی در قلمزنی به وفور گسترش یافت و ظروف زیادی از اینگونه ساخته و تزئین شد. با حملهي تیمور به ایران، هرات دوباره رونق هنری خود را بازیافت و بزرگترین مرکز هنری آن روز شد. هنر قلمزنی در این شهر بسیار درخشید.
پیشینهی قلمزنی
نقرهکوبی روی فلزات، در دورهي صفوی به بحبوحه شکوفایی و کمال خود رسید. دراين دوره، انواع تنگها و كاسههاي قلمزنی شده مرسوم شده بود.
در دورهي صفويه، تذهيب به خصوص بهرهگیری از اسليمی رواج داشت و همچنين در اين دوره از خط نستعليق و ثلث در كارهای قلمزنی بهرهگیری می شد.
انواع سبکهای قلمزنی
۱. برجستهکاری
در این نوع قلمزنی ابتدا پشت کار را قیر کرده، سپس طرح را روی کار کاربن میکنند و با بهرهگیری از قلم نیمبر طرح را تثبیت می کنند. پس از تثبیت طرح، قیر را از پشت کار خارج کرده و این بار سطح پردازش شده را قیر اندود کرده و توسط قلمهایي که عبارتاند از قوشه، کف رو، کف تخت و… ظرف را برجسته میکنند.
خطوط نیمبر شده در پشت کار، راهنمای عمل قلمزنی هست. پس از این که عمل برجستهکاری صورت گرفت، مجددا قیر را به سمت نخست برگردانده و در این مرحله روسازی و اساس کردن کار انجام می شود.
۲. نیمه برجستهکاری
در این قلمزنی به جای بهرهگیری از قلمهاي برجسته کاری از قلمهاي معمولی بهرهگیری می شود و به جای اینکه کار را از پشت برجسته کنند، از طرف مقابل آنقدر اساس را پایین میبرند که سطح پردازش شده نمایان شود.
۳. ریزه قلمزنی
در این روش، کار پس از قیر شدن طراحی شده و سپس نیمبر و روسازی و اساس میشود که دارای برجستگی نیست و بیشتر از طرحهاي گل و مرغ اسلیمی و… بهرهگیری می شود.
۴. حکاکی
در این روش کار، به جای بهرهگیری از چند قلم تنها از یک قلم بهرهگیری شده و این قلم، عمل قلمزنی را انجام میدهد. در واقع در این نوع قلمزنی، با بهرهگیری از قلم تیزی گوشت فلز کنده میشود.
۵. مشبککاری
در این روش به جای این که مثل ریزه قلمزنی اساس بزنند یا مثل برجستهکاری اساس را بخوابانند، اساس را از سطح فلز جدا می کنند. از این روش معمولا در قدیم در ساخت چراغهاي فانوسی و محلهایي که قرار هست از آنها آب عبور کند بهرهگیری میشد.
بیشتر فرآوردههاي فلزی که ظرف یک قرن جدید در ایران ساخته شده از مس هست که تعداد زیادی از این فرآوردهها برای مصارف هرروز ساخته شده و بدون تزیین میباشند و عنصر اصلی زیبایی آنها همان شکل آنها هست ولی ظروف مسی که ارزش نمایشی بیشتری داشتهاند معمولا مورد دقت صنعتگران و هنرمندانی چون قلمزن و کندهکار و گاه برجستهکار قرار گرفتهاند.
پیشینهی قلمزنی
اصفهان همۀ وقت از مراکز مهم هنر قلمزنی ایران بوده و هست و در حال حاضر بیشترین تعداد کارگاههاي صنایع دستی اصفهان را کارگاههاي قلمزنی مس و برنج تشکیل میدهد و تعداد شاغلین این رشته نسبت به سایر رشتهها بیشتر هست.
دامنهي هنر فلزکاری در ایران بسیار وسیع هست؛ از جمله می توان از هنر مشبککاری نام برد که وسایلی از قبیل فانوس، آباژورهای پرنقش و نگار مسی و برنجی، بخوردان، گلدان و پوشش بطری را شامل میشود. مواد نخستي اصلی مورد مصرف سازندگان فرآوردههاي مس و برنج شامل مس، برنج و آلیاژهای این دو هست.
ابزار کار صنعتگران این رشته از دو دسته تشکیل میشود
یک دسته ابزاری که در مرحلهي ساخت محصولات مورد مصرف قرار میگیرد مثل دستگاه خمکاری، فرچه، کوره برقی، سندان و چکش. دستهي دیگر ابزاری میباشند که در مرحلهي قلمزنی مورد احتیاج هست مثل دستگاه قیر آبکنی، پرگار، انواع قلم آهنی، چکش و…
شیوهی انجام کار
برای قلمزنی ابتدا پشت سطحی که قرار هست قلمزنی کنند را با قیر میپوشانند تا ظرف طی مرحلهي قلمزنی بر اثر ضربات چکش و فشار قلم تاب برنداشته و از سر و صدای چندان پیشگیري شود. برای این عمل یعنی قیراندود کردن پشت کار، قیر جامد را در دستگاه ذوب قیر، ذوب می کنند.
سپس قیر ذوب شده را به صورت لایه لایه روی محل مورد نظر میکشند تا قشر نسبتا ضخیمی تشکیل شود. پس از سرد شدن ظرف با کشیدن دوغاب سفیدی محل مورد قلمزنی را جهت طراحی آماده می کنند. دوغاب مذکور صرفا برای بهتر نمایان شدن خطوط طراحی هست که به وسیلهي مداد کشیده میشود.
طراحی طرحهای ظروف قلمزنی
طراحی طرحهاي ظروف قلمزنی که اکثرا از طرحهاي سنتی الهام میگیرد به چند طریق انجام می شود:
عرف طرح توسط شخص قلمزن که در طراحی نیز مهارت دارد به طور مستقیم روی سطح مورد نظر
عرف طرح روی کاغذ و سوزنی کردن خطوط اصلی سپس به وسیلهي کوبیدن سمبه «پارچهاي که درون آن را از گرد زغال یا جوهر پر کردهاند» روی کاغذ اثر قسمتهاي سوراخ شده را روی سطح کار ایجاد و سپس شروع به قلمزنی میکنند.
تاریخچه قلمزنی ایران
در حال حاضر در اصفهان یعنی مهمترین مرکز ساخت و قلمزنی مس و برنج حدود ۸۱ درصد از قلمزنان، خود طراح و اجراکننده میباشند، حدود ۷ درصد از طرحهاي دیگران بهرهگیری کرده و طرحهاي خریداری شده که روی کاغذ کشیده شده را مورد بهرهگیری قرار داده و کپیکاری می کنند و ۱۲ درصد دیگر نیز به خردهکاری میپردازند.
زمانی که طرحها و نقوش روی کار پیاده شد به وسیلهي ابزاری به نام نیمبر یا قلم، خطوط اصلی را کندهکاری میکنند آنگاه اساسهاي کار را به وسیلهي ابزارهای گوناگون که انواع گوناگون قلم فلزی هست نقش می زنند و به اصطلاح پر می کنند. سپس نوبت روسازی هست
که در این مرحله روی طرحها را با قلمهایي که بر سر آنها نقشمایههاي مختلفی حک شده هست تزیین میکنند. قلمهاي این مرحله عبارتاند از حصیری، قلمگیری، گرسواد، سمبه، یکتو، نیمور، کلفتی، کف تخت و… این نامگذاریها متناسب با نقشهاي حک شده بر سر هر کدام هست. قلمهایي که در اساسسازی به کار می رود عبارتاند از شوته، گرسوم، یکتو و…
قلمزنی به شیوههاي مختلفی انجام میشود. در صورتی که فقط گود کردن خطوط، مورد نظر صنعتگر باشد کار تقریبا ساده هست. چه آنکه اینکار به سادگی قابل انجام بوده و وی میتواند به کمک ضرباتی که بر خطوط وارد میکند به آنها حالت فرورفتگی بدهد ولی در بیشتر موارد قلمزنی روی فلز به طور برجسته انجام میشود
یا ترکیبی از نقوش برجسته و فرورفته هست که در این صورت باید قسمتهاي متن طرح با کمک ابزاری خاص کوبیده و گود شود تا خطوط برجسته بماند و خودش را نشان دهد. گاهی نیز استادکار مربوطه ناچار هست
تاریخ کوتاه قلمزنی ایران،برای تکمیل کار از دو سوی محصول به قلمزنی بپردازد. در این صورت بعد از اتمام قلمزنی یک طرف محصول، قیر آن را پاک کرده و روی دیگرش را در قیر قرار می دهد و عمل قلمزنی را به انجام میرساند.
تاریخچه قلمزنی ایران
بدیهی هست در شرایطی که فرضا قلمزنی روی شیئی هموار نظیر سینی، بشقاب، کاسه و… مورد نظر باشد اینکار به سهولت امکانپذیر بوده و صنعتگر مشکلی نخواهد داشت.
ولی چنانچه شیئی که قلمزنی روی آن انجام میشود دارای حالت کروی یا بسته باشد نظیر تنگهاي دهانتنگ، گلدان و… صنعتگران معمولا قسمتی راکه باید برجسته نمایانده شود را به طور مجزا ساخته آن را به گونهاي کاملا ظریف روی کار لحیم می کنند.
قسمتی که به طور افزوده روی محصول قرار می گیرد برای این که از زیبایی فرآورده نکاهد
معمولا با نقوش فرورفتهاي که لبهي آن را با سطح محصول پیوند میدهد محاط می شود.
گاهی نیز هنرمند قلمزن بر حسب ضرورت یا بنا به ذوق و سلیقهي خود به مشبککاری، ترصیع و طلاکوبی محصول میپردازد.
نقوشی که امروزه مورد بهرهگیریي قلمزنان قرار میگیرد بسیار متنوع بوده و
متداولترین آنها عبارت است از:
مشبک که خود نوعی از قلمزنی هست، اسلیمی، ختایی، گل و بوتهي شاه عباسی، مسجد شیخ لطف الله، منبت، اشکال حیوانی، شکار و… که در واقع طرحهایي میباشند که از نگارههاي عامیانه یا سنتی الهام و مایه گرفته هست.
در مرحلهي قلمزنی از وسایلی بهرهگیری میشود که عبارتاند از:
انواع قلمها که گاه تعدادشان به ۱۴۰ یا بیشتر نیز می رسد
پرگار در اندازههاي گوناگون
چکش
متر
قیچی
دستگاه ذوب قیر
پس از اتمام کلیهي عملیات قلمزنی، قیر را به کمک حرارت از محصول جدا کرده و باقیماندهي آن بر بدنهي ظرف را نیز با نفت پاک می کنند. سپس ظرف قلمزده جهت هموار کردن یا صافکاری و در صورتی که قطعات جداگانهاي داشته باشد به منظور سوار کردن قطعات و لحیمکاری به کارگاه صنعتگر سازنده برده می شود.
به گزارش تالاب:گرچه لحیمکاری در این مرحله توسط آلیاژ قلع صورت میگیرد تا قسمتهاي لحیم شده همرنگ اساسي ظرف باشد و صافکاری نیز توسط چکش چوبی یا چکشی که بر سر آن چرم قرار داده شده و جهت صاف کردن و هموار کردن ظرف که در هنگام قلمزنی تاب برداشته و فرورفتگی و برآمدگی پیدا کرده انجام میپذیرد.
پس از صافکاری و چسباندن قطعات، ظرف جهت پرداخت به کارگاه پرداختکاری برده می شود و به وسیلهي فرچه با صابون تمیز و پرداخت میشود و بعد از آن از یک نوع واکس مخصوص یا دوده برای جلای کار بهرهگیری می شود. تا حدود بیست سال قبل کار، پرداخت تماما با دست صورت میگرفته هست ولی در حال حاضر به وسیلهي دستگاه فرچه نیز انجام می شود.
تاریخچه قلمزنی ایران
مرحلهي نهایی و تکمیلی کار، سیاهکاری هست که در کارگاه قلمزنی انجام میشود. به این ترتیب که سطوح قلمزنی شده را به وسیلهي مخلوطی از دوده و واکس میپوشانند به نحوی که کلیهي قسمتهاي فرورفته از این مخلوط پر شود.
سپس سطح کار را به وسیلهي قطعاتی از پارچه پاک کرده و صیقل میدهند لذا کلیهي جزئیات قلم خورده و فرورفته به رنگ سیاه و قسمتهاي برجسته به رنگ اصلی ظرف در می آید که گرچه این امر موجب نمایاندن بیشتر و بهتر خطوط طرح و در نتیجه زیبایی بیشتر محصول می شود.
تاریخ کوتاه قلمزنی ایران،در حال حاضر اضافه بر اصفهان که قلمزنی مس و برنج در آن از رونق فوقالعادهاي برخوردار هست در شهرهای تهران، طبس و کرمانشاه نیز قلمزنی روی مس تا حدودی مرسوم و متداول هست.
ساخت و قلمزنی نقره
تهیه و ساخت اشیاء نقرهاي و قلمزنی روی آنها از قبلهاي بسیار دور در ایران رواج داشته و در حال حاضر نیز در شهرهای شیراز، اصفهان، تبریز و تهران گروههایي از هنرمندان مشغول به کار در این اساس میباشند.
ویژگی ساخت محصولات نقرهاي و قلمزنی نقره در شهرهای مورد اشاره به شرح زیر هست:
شیراز
شیراز از قدیم مرکز زیادي نقرهسازی و قلمزنی روی نقره بوده هست ولی کاهش تعداد صنعتگران همراه با گرانی نقره از رونق این رشته در حال حاضر کاسته هست. در کارگاههاي قلمزنی معمولا صنعتگران ابتدا طرح را به طور ذهنی و بدون بهرهگیری از الگو روی محصول پیاده کرده و سپس با چکش و قلم آهنی آن را قلمزنی می کنند. معمولا قلم را نیز خود صنعتگران میسازند.
اصفهان
نقرهسازی و قلمزنی نقره در اصفهان مثل دیگر صنایع دستی متعارف در شهر مذکور دارای پیشینهي تاریخی و رونقی چشمگیر هست. تعداد شاغلین در این رشته نیز در مقایسه با شهرهای دیگر بیشتر و طبعا میزان ساخت هم بالاتر هست.
تبریز
اگرچه صنعت نقرهسازی در تبریز از سابقهاي طولانی برخوردار هست ولی در حال حاضر رونق قبل را ندارد که علت اصلی آن را باید کمبود صنعتگران نقرهکار، افزایش دستمزدها و گرانی بهای نقره دانست.
قلمزنی فرآوردههاي نقره در دو مرحله و در دو کارگاه مجزا از هم صورت می گیرد:
کارگاه ساخت
کارگاه قلمزنی
ساخت محصولات نقرهای
مادهي نخستي مورد نیاز هنرمندان نقرهکار عبارت از نقره با عیار 84 هست که به صورت ورق، سکههاي نقره و اشیاء قدیمی در دسترس قرار دارد. ابتدا نقره را ذوب کرده و به صورت شمش در میآورند. با نورد این شمشها را به ورقهاي نقره تبدیل می کنند و سپس با قیچی آنها را به اندازههاي دلخواه بریده و لحیم می کنند و با چکش آن را به شکل دلخواه در میآورند. اشیاء ساخته شده در این کارگاهها عبارتاند از سرویس چایخوری، گلدان، شمعدان، جعبه، کاسه، قندان، قاب تصویر و…
قلمزنی محصولات نقره
پس از ساخت محصول نقرهاي آن را به کارگاه قلمزنی میبرند. در کارگاه قلمزنی ابتدا طرح را به طور ذهنی و بدون بهرهگیری از الگو روی محصول پیاده کرده و سپس با چکش و قلم آهنی آن را قلمزنی میکنند که قلمها معمولا به وسیلهي خود صنعتگران ساخته شده هست. بعد از قلمزنی برای پرداخت و صیقل دادن بار دیگر فرآورده را به کارگاه بازگردانده و پس از این مرحله آن را به متقاضی عرضه میکنند.
وسایل کار نقرهکاران و قلمزنان نقره شامل انواع سوهان، قیچی، مته، قالب، قلمهاي فلزی، ارهي کمانی، انواع گوناگون چکش، سندان، پرگار، میز چوبی، انواع گیره و چرخ پرداخت هست و شیوهي کار نیز همان هست که در مورد ساخت و قلمزنی مس و برنج گفته شد.
در قرون اولیهی اسلام نوعی هنر تزیینی سطح یا خاتم ساده در ایران وجود داشته است که امروزه به آن خاتم مربع میگویند. اجزای تشکیل دهنده در این نوع خاتم به جای مثلث، قطعاتی به شکل مثلث، قطعاتی به شکل مربع، مستطیل و متوازیالاضلاع و لوزی بوده است.
این شیوه ساخت تا قرنها پس از ظهور خاتم از نوع امروزی نیز ادامه داشته و از قدیمترین نمونههای این نوع خاتم بخشی از سقف مسجد جامع عقيق شیراز است که در تزیین آن از شیوه خاتم مربع استفاده شده است.
نمونه دیگر از این نوع خاتم یک جفت در، در مقبرهی امیر سمرقند است که هماکنون در موزهی ارمیتاژ نگهداری میشود. تاریخ ساخت این درها به قرن نهم هجری قمری باز میگردد و در تزیین آن از هنر معرق، کندهکاری خاتم با نقوش هندسی و خط و ثلث استفاده شده است.
رواج هنر لایهکوبی در قبل از حمله مغولها به ایران، بستر مناسبی شده است برای ظهور نوع جدیدی از خاتم در دورههای بعد؛ به ویژه در دورهی سیطرهی مغول بر ایران. در این هنر از موادی مانند: چوب، استخوان و فلز استفاده شده و نقشهای اجرایی آن عمدتا هندسی، ستاره و گاهی نیز نقوش نخلی پردار است. شیوه کار، مواد و نقشهای استفاده شده در آن را میتوان مقدمه نوعی معرق و خاتم در دورهی ایلخانی و تیموری دانست.
به طور کلی بر اساس شواهد تاریخی، هنر خاتم به شیوهی امروزی با شبیه آن در عصر استیلای ایلخانان به ایران پدید آمده است.
هنرمندان ایران پس از آشنایی با هنر خاتم به سبک چینی که اساسا با قرار دادن قطعات کوچک مثلثی در کنار یکدیگر، در دو رنگ سیاه و سفید سطح شیء را تزیین میکردند؛ ذوق و قریحهی هنری خود را به کار بستند به نوآوری و خلاقیت در عرصه این هنر پرداختند. آنها با استفاده از قطعاتی به رنگهای قرمز، سبز، زرد و سفید تحولی شگرف در رنگ و نقش و نگار خاتم ایجاد کردند. بر خلاف هنرمندان چینی که در بخشهایی از کار خود از فلز روی و برنج استفاده میکردند، هنرمندان ایران از فلز برنز استفاده کردند و در تزیین آثار خود از طرحهای هندسی گوناگون سود جستند. طرحهای هندسی ایرانی شامل انواع مثلثها و چند ضلعیهایی نظیر پنج ضلعی، ده ضلعی و هشت ضلعی بود؛ در حالی که هنرمندان چینی کار خود را روی اشکال مربع، مستطیل یا حداکثر شش ضلعی متمرکز کرده بودند.
خاتمکاری دورهی تیموری: به هنر خاتم در عصر حکومت تیموری بسیار توجه میشده است؛ به همین علت ساخت خاتم در این دوره رونقی خاص گرفت و هنرمندان دست به خلق آثار گرانبهایی زدند. جایگاه این هنر به چنان مرتبهای از تعالی و توجه رسید که تیمور لنگ پادشاه گورکانی، دستور داد درهای قصر معروف خود به نام دلگشا را که در سمرقند است با خاتم تزیین کنند. این هنر آنچنان مورد عنایت سلاطين مغول بود که پس از مرگ تیمور، قبر وی نیز با صندوقچهی خاتم تزیین شد.
خاتمکاری دورهی صفویه: عصر صفوی یکی از دورههای طلایی هنر خاتم در ایران است. این هنر به ویژه در دوران حکومت شاه عباس کبیر به اوج رشد و شکوفایی خود رسید.
بر اساس شواهد موجود شاید بتوان قرن نهم هجری قمری را نقطه اوج شکوه و شکوفایی هنر خاتم در ایران دانست. در این دوره تزیین اشیاء چوبی مختلف، انواع جعبهها و اسباب و آلات موسیقی بسیار دیده میشود.
یکی از نمونههای اعلای هنر خاتم که حکمت، فلسفه، دین و زیبایی را در هم آمیخته است، در خاتمکاری شده در تصویر یوسف و زلیخا، اثر استاد کمالالدین بهزاد پیشوای مکتب هرات (قرن نهم هجری قمری) است. این اثر بینظیر نمایشی از خاتم مینیاتور يوسف و زلیخاست.
از نظر جغرافیایی، هنر و صنعت خاتمسازی در زمان صفویه بیشتر در شهرهای جنوبی ایران، به ویژه در شیراز، اصفهان و کرمان متمرکز بوده است.
بررسی دقیق آثار بر جای مانده از دورهی صفویه نشان میدهد که در این دوره ساخت خاتم به دو صورت بوده است: نخست به شيوهی دوره قبل از سلسله صفوی و به تقلید از هنرمندان دورهی ایلخانی، به گونهای که خاتم از قطعاتی به شکل مربع، مستطیل و متوازیالاضلاع و به روی هم چسباندن لایههای چوبی ساخته میشده. دوم به شیوهی ابداعی صفوی که همان شیوه گلبندی بود و در آن منشورهای مثلثالقاعده را از پهلو کنار هم میچسباندند تا گل و سرانجام قامه پدید آید.
در این دوره خاتم مثلث اغلب بر مبنای نقوش هندسی، به ویژه پنج ضلعی ساخته میشده است، و بعد از لایه شدن به صورت تک گلهای مجزا یا مرکب در داخل چوب مینشاندند. از دیگر خصوصیات خاتم در دورهی صفویه، استفاده از تک گلهای نسبتا بزرگ خاتم در تزیین سطح است. نوآوری در نقشها و طرح ها، استفاده در مواد اوليه متنوع از جمله فلزات گوناگون و بهرهگیری از رنگهای مختلف به ویژه رنگهای سبز و قرمز از جمله ویژگیهای هنر خاتم در عصر صفوی است.
قدیمیترین اثر هنر خاتم باقی مانده از دوره صفوی ممکن است صندوق مرقد حضرت موسی بن جعفر (ع) و امام جواد (ع) در کاظمین باشد. این صندوق در اوایل سلطنت شاه اسماعیل صفوی در سال ۹۰۶ ه. ق. به دست استاد هنرمندی به نام محمد جمعه ساخته شده است و نیز شاید قدیمیترین اثری باشد، که در تزیین آن از حاشیهی خاتم، زلفک در روی آلت و در وسط لقطها به صورت تک گل استفاده شده است و امروزه طرح آن به نام خاتم رومی مشهور است.
از دیگر آثار این دوره میتوان به: ۱. صندوق خاتم بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی که به دست استاد محمد جمعه در دوران حکومت شاه اسماعیل ساخته شده، ۲. صندوق ضریح امام حسن عسکری (ع) در سامرا که نام طرح آن، تند بلوطی است و تاریخ ساخت آن به زمان شاه سلطان حسین صفوی میرسد، ۳. در ورودی مدرسهی چهار باغ اصفهان و ۴. دَرِ خاتم بارگاه حضرت شاه رضا در شهرضای اصفهان اشاره کرد.
در وصف شکوفایی و تعالی هنر خاتم در دوره صفوی، همین قدر بس که هنر خاتم با نام شهر شیراز آوازهای بیبدیل یافت و این شهر به حدی رسید که خاتم شیراز قرنها بعد با ویژگی و ظرافت خاص خود همچنان مورد توجه و عنایت هنرمندان و هنر دوستان است.
خاتمکاری دورهی زندیه: از جمله ویژگیهای مهم در آثار خاتم به جای مانده از دورهی زندیه، استفاده از پنج ضلعی و ده ضلعی در تزیین اشیاء است. گرچه استفاده از اشکال پنج و ده ضلعی قبل از این دوره نیز مرسوم بوده است، هنرمندان دوره زندیه به گونهای این شیوه را اصلاح کردند که شهرت خاتمکاری با این روش به اوج خود رسید. بازنگری اساسی در چگونگی به کارگیری این رسمهای هندسی منجر به ارائهی بهترین نمونههای «خاتم گره» در آن زمان شد. به عبارت دیگر ویژگی بارز خاتم در دورهی زندیه را باید در تکامل و اوج استفاده از گره جستجو کرد.
از جمله آثار خاتمکاری شده از دورهی زندیه باید به: صندوقچه ضریح بارگاه حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در نجف اشرف، و صندوقچهی خاتم مرقد حضرت سیدالشهدا (ع) و همچنین قاب آیینهی خاتم که در سال ۱۱۲۴ ه. ق. در کرمان ساخته شده و اکنون در موزهی مرحوم محمد حسین صنیع خاتم (امين صنایع) نگهداری میشود. از دیگر آثار زیبای ساخته شده در این دوره، دو لنگه درِ خاتم موجود در موزهی ایران باستان است که ظاهرا به دستور کریم خان زند ساخته شده است.
خاتمکاری دورهی قاجار: در دورهی قاجار بیش از آن که ویژگیهای ممتاز و مثبتی در عرصه این هنر خودنمایی کند، عنصر الخطاط و نکات منفی در اکثر روشها و مصالح استفاده شده در آثار خاتم به چشم میخورد. استفاده از آسترهای کاغذی به جای چوب، به کارگیری مفتولهای ساییده نشده و گرد، مصرف مواد اولیهی بیارزش و بدلی استفاده از استخوان به جای عاج، چوب فوفل به جای آبنوس و به کارگیری چوب عناب به جای بقم و عدم رعایت نظم هندسی، از جمله میراث شوم باقی مانده از دورهی قاجار در این هنر است.
ویژگی خاتم در عصر قاجار که در بعضی آثار دیده میشود، به کارگیری خاتم به صورت نیمه معرق است. این کار که در اصل، ابتکاری دیگر از هنرمندان دورهی قاجار است که در گذشته سابقه نداشته و اساسا نقطهی آغازین تلفيق دو هنر خاتم و معرق به حساب میآید. از این شیوه بیشتر در تزیین قاب آیینهها و درها استفاده میشده است.
با وجود ضربههایی که در دورهی قاجار به هنر خاتم وارد آمد مانع از رشد و پویایی این هنر اصیل نشد و به همت هنرمندان شاهد خلاقیت و نوآوری بودیم. از جمله این نوآوریها به کارگیری اشکال هشت و شش ضلعی به جای اشکال ده و پنج ضلعی مرسوم بود. به کارگیری طرحها و حواشی جدیدی نظیر «جو سفید» «جو سیمی»، طاقی، ابری یک دُوری و دو دوری و حتی سه دوری، شش گلی، بغل شش سیمی، تو گلو سیمی، متن تو گلو سبز، متن قرمز تو گلو سبز و متن سبز یا قرمز تو گلو مروارید در این دوره شروع و مرسوم شد.
از جمله آثار دورهی قاجار درهای امارت تخت مرمر است که تاریخ ساخت آن به دورهی زمامداری آقا محمد خان بنیانگذار سلسله قاجار باز میگردد.
آثار دیگر شامل: درِ خزانه بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در شهر ری و درهای امامزاده زید و همچنین در خاتمکاری باشکوهی که به دست هنرمندان شیرازی ساخته شده و اکنون در موزهی ایران باستان نگهداری میشود، میباشند.
با تأسیس مدرسهی صنایع مستظرفه به همت هنرمند بزرگ، مرحوم محمد غفاری، معروف به کمال الملک در سال ۱۳۰۷ ه. ش. در تهران، و توجه خاص به صنایع مستظرفه در این دوران، موجب گسترش دامنه به کارگیری خاتم در تزیین اشیاء و اماكن خاص شد. تالار خاتم کاخ مرمر، تالار خاتم مجلس شورا و صدها اثر زیبا و با ارزش در این دوره ساخته شدند.
خاتمکاری دورهی پهلوی: در دورهی پهلوی رنگهای شیمیایی جانشین رنگهای طبیعی و سنتی شد که ضربهای هولناک بر اصالت طبیعی خاتم زد. نشاندن چوبهای نه چندان با ارزش به جای چوبهای با ارزشی چون آبنوس و فوفل، استفاده از استخوان گاو و اسب و حتى الاغ از جمله ویژگیهای آثار خاتم ساخته شده در این دوران است. همچنین در این دوره به جای استخوان رنگ شدهی شتر برای رنگ سبز، از چوب رنگ شده نارنج و به جای مفتولهای برنجی از مفتولهای مسی استفاده میشد.
دورهی پهلوی یکی از پرکارترین دورههای هنر خاتمسازی در طول تاریخ پیدایش و تکامل این هنر است. در این دوره آثار با ارزشی پدید میآید که در نوع خود از بهترین نمونههای خاتم میباشد. این آثار شامل: ۱. تالار خاتم کاخ مرمر ۲. تالار خاتم مجلس شورا. ۳. میز خاتم نیمگرد، اهدایی به آیزنهاور، رئیس جمهور وقت امریکا. 4. میز اهدایی به ملکه الیزابت.
علاوه بر نمونهها و آثار ذکر شده، آثار زیبای دیگری نیز در این دوره ساخته شده است که صندوق خاتم بارگاه حضرت زینب در سوریه، صندوق قبر حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در شهر ری، صندوق بارگاه حضرت احمدبن موسی شاه چراغ (ع) و صندوق مزار سید میرمحمد (ع) در شیراز از آن جملهاند.
هنرمندان خاتمساز، تلفیق هنر خاتمسازی با سایر هنرهای تزیینی، از جمله منبت و معرق را که در دوره پهلوی شروع شده بود پس از انقلاب نیز دنبال کردند؛ اما ممکن است ورود خط و کتیبههای خطی به ویژه خط کوفی به عرصه هنر خاتم یکی از منحصر به فردترین ویژگیهای آثار خاتم ساخته شده پس از انقلاب اسلامی باشد.
از دیگر ویژگیهای خاتم بعد از انقلاب استفاده مکرر از گل بندیهای هشت و پنج و چهار ضلعی و اهتمام هنرمندان خاتمساز به تهیهی خاتمهای ریز در نقشهای مختلف است.